
محیط زندگی و کار هر انسان ارتباط مستقیمی با روحیات و عواطف وی دارد از این رو توجه به نوع طراحی و شیوه پاسخگویی محیط به نیازهای عاطفی و روحی انسان از اهمیت ویژه ای برخودار است،به طورمثال طراحی منزل شخصی که شغل بسیار آرام و کسل کننده ای مانند بایگانی دارد با شخص دیگری که شغل پر استرس و شلوغی مانند پزشک اورژانس دارد باید تفاوتهای چشگیری داشته باشد.در مورد اول باید محیط را تا حد امکان به نوعی طراحی کنیم که حس شادی ، و سرزندگی را در مخاطب برنگیزد و در نقطه مقابل برای مورد دوم فضا باید آرامش بخش ، ساده و خوشایند باشد.
علم روانشناسی محیط ، شاخه ای از علم روانشناسی است که در مورد تاثیر فضای اطرافمان بر روی طرز تفکر خلاقانه و افزایش میزان خلاقیت افراد، تمرکز دارد. روانشاسی محیط اینطور بیان میدارد که آنچه از اشیاء مختلف ما را احاطه کرده است، بر روی طرز تفکر و احساسات ما، و نیز بر روی نوع عملکرد ذهنی و شناختی ما تاثیرگذار است. با این حساب، اشیائی که دور و بر ما هستند این قدرت را دارند که بر روی ما اثر بگذارند. بهتر است از حالا به بعد با انتخابهای صحیح، چیدمان فضای کاری خود را به گونهای طراحی کنیم که تاثیر مثبتی از اشیاء بگیریم.
تاثیر اشیائ بر ذهن، نظریهای بود که در حدود سال ۱۹۷۰ مطرح شد و پس از تحقیقات زیادی، مورد تایید قرار گرفت. از آن زمان تا کنون که زمان نسبتا کوتاهی هم هست، معماران و طراحان داخلی، از این نظریه در طراحیهای خود استفاده زیادی کردهاند.
علم روانشناسی محیط در ابتدا تاثیر محیط بر ذهن، بیشتر در مورد طراحی مکانهای بهداشتی-درمانی از جمله بیمارستانها و کلنیکها مورد استفاده قرار میگرفت و به لطف تحقیقات میدانی و تجربیاتی که در این زمینه انجام گرفت، بسیاری از بیمارستانها و مکانهای درمانگر توانستهاند سرعت و کیفیت بهبودی بیماران خود را بیشتر نمایند. اما هر چه در زمان جلوتر رفتیم، دامنهی تحقیقات در مورد علم روانشناسی محیط فقط محدود به بیمارستانها و مراکز بهداشتی نشد و گسترده تر گشته است.
نزدیک به دو دهه است که دانش روانشانسی محیط در حال کشف شواهدی است که تاکنون تایید کرده است نوع طراحی محیط و چیدمان وسائل، به طور مستقیم بر روی خلاقیت و داشتن تفکر خلاقانه در افراد تاثیر میگذارد. در این ارتباط، آنچه که در مورد عادتهای چیدمان خانهی افراد موفق و خلاق در گذشته و اکنون میدانیم نظیر “مارک تواین:، “چالرز داروین”، و”نیا فی”، نمونه های اثبات شدهای به دستمان داده و بیانگر این است که ارتباط مستقیمی بین طراحی محیط خانه و افزایش خلاقیت وجود دارد.
روانشناسی محیط و طراحی داخلی
علم روانشناسی محیط تاکتیکهای و ترفندهای زیادی را برای افزایش خلاقیت دراختیار ما قرار داه است که سعی میکنیم به طور اجمالی نگاهی به آنها داشته باشیم. اگر به طور خلاصه بگوییم ، مزایای طراحی و چیدمان مجدد فضایی که در آن زندگی میکنید، بیش از آن است که تصورش را بکنید. این مزایا شامل برخوردارشدن از یک ذهن باز و تازه است. داشتن یک ذهنیت انعطاف پذیر و یک ذهن خلاق است از ابزارهای کلیدی برای رسیدن به موفقیت در هر کاری است.
ارتباط بین خلاقیت و فضای فیزیکی اطرافمان
یک اصل ساده و اساسی، در پشت تمام تاکتیکهای طراحی محیط وجود دارد که عبارت است از:
فضای روحی درون ما، در ارتباط مسقیم با فضای فیزیکی بیرون ماست.
فضای روحی درون ما، فضایی ست که میتواند ایدههای جدید در آن ایجاد شود. فضای فیزیکی اطراف ما نیز همانی ست که با چشم میبینیم و در آن زندگی میکنیم. با درک و پذیرش ارتباط این دو فضا باهم، میتوان به هدف افزایش میزان خلاقیت، شروع به ایجاد تغییراتی در طراحی و چیدمان محل سکونت خود نماییم. هر چه محیط اطراف ما به لحاظ معنایی، غنی تر باشد، درون ما نیز دارای غنای بیشتری از خلاقیت و ایدههای جدید میگردد. یعنی ابزار مهم برای موفقیت در هر کسب و کاری
چرا خلاقیت و فضای اطراف ما با هم در ارتباط هستند؟
پاسخ به این پرسش برمیگردد به یک تئوری به نام Construal Level theory “تئوری سطح درک فرد” که به اختصار CLT نامگذاری شده است. این تئوری میگوید، مشاهده و درک چیزهایی که در محدودهی دورتری از دید ما قرار دارند، منجر به ایجاد تفکر انتزاعی در ذهن ما میشود .( تفکر انتزاعی ساخته و پرداختهی ذهن ماست و نمیتوان آنرا لمس کرد. این تفکر اساس خلاقیت است). همچنین از سویی دیگر، چیزهایی که در نزدیک دیدگان ما قرار دارند باعث ایجاد تفکر جزئی نگر و تحلیلگر و عینیتی در ما میشود.
برای درک بهتر از این دو نوع دیدگاه و تفکر، فرض کنید سوار بر یک بالن شدهاید و بالای یک مزرعه به پرواز در آمدهاید. اگر به پایین نگاه کنید چه میبینید؟ قطعا آنچه میبینید چیزی نیست جز یک سری مستطیلهای رنگ آمیزی شده در ابعاد و رنگهای مختلف. شما در این فاصلهی دور نمیتوانید نوع گیاهانی که کاشته شده و یا درختان و سایر جزییات را ببینید. در این فاصله چیزهایی که میتوانید تشخیص دهید مرز بین مزرعهها با هم و یا مزرعه و جاده است، اما عملا از درک بسیاری از جزییات، ناتوان هستید. شما آنچه را میبینید که ساخته و پرداختهی ذهن شما از آن فاصلهی دور است و هر چه فاصلهی شما دورتر شود نیز، ذهن شما اشکال دیگری را میسازد.
حالا فرض کنید بالن به سمت زمین نزدیک میشود و شما روی زمین هستید. آیا از آن اشکال قبلی خبری هست؟ شما اکنون واقعیت هر چیزی را میبینید. مثلا مزرعه را نه یک مستطیل بزرگ، بلکه به صورت گیاهانی که در آن کاشته شده است میبینید. شما جزییات بسیار واضحی را از نوع گیاهان یا درختان گرفته تا جزییات ماشین تراکتوری که در آن مزرعه وجود دارد و قبلا آنرا ندیده بودید، میبینید. به زبان CLT ذهن شما از سطح کلان به سطح جزئی تغییر مکان داده. هم از نظر تصویری و هم از نظر معنایی.
این دو نوع پردازش در دید، همانی است که در جامعه معروف شده است به تفکر با نیمه راست یا چپ مغز و شاید بهتر است بگوییم تفکر خلاقانه – تفکر تحلیلگر . داشتن هر دو نوع دید، یعنی نگرش از زوایای مختلف به هر پدیده.
و اما با فهم این مطلب برمیگردیم به علم روانشناسی محیط. شما میتوانید با پدید آوردن یک چنین فضای فیزیکی که شامل هر دو نوع دید خلاقانه و تحلیلگر باشد، در محل کار و یا خانهی خود، منجر به ایجاد یک ذهن خلاق و تحلیلگر در خود شود و اگر از کمبود خلاقیت در رنج هستید، میتوانید با طراحی محیط داخلی مناسب، کاری کنید که در نهایت منجر به تفکری خلاقانه در خود شوید.
خوشبختانه تکنیکهایی برای خلق چنین فضای فیزیکی در خانه وجود دارد که هزینهی زیادی نمیطلبد و نیازی نیست محل کار یا خانهی خود را عوض کرده یا بزرگتر کنید. در ادامه چهار ایده از بهترین ایدههای چیدمان بر اساس روانشناسی محیط برای طراحی بهتر ذکر شده است:
۱_ ویو و مناظر بیرونی
یکی از معمول ترین روشهای بزرگتر جلوه دادن محیط، استفاده از پنجرهها و دربهای بزرگ است. اما صرفا بزرگ بودن درب و پنجرهها مهم نیست مهم این است که وقتی آنها را باز کنید چه نمایی را به شما میدهد. به عبارتی دیگر دقت کنید که با باز شدن درب یا پنجرهای، چشمان شما به چه سفری خواهد رفت. پنجرهای که رو به یک دیوار بزرگ و بی روح باز شود دارای همان تاثیری نیست که رو به یک فضای باز، گشوده شود. البته واضح است که کنترل فضای خارج از منزل یا محل کار، در دست ما نیست اما میتوانیم تا حد زیادی زاویهای که از داخل به بیرون نگاه میکنیم را تغییر دهیم تا یک انتخاب نسبتا ایدهآلی بدست آوریم.
اتاقی را در نظر بگیرید که با یکسری عکس تزیین شده است شبیه تصویر زیر.
2-ارتفاع سقف
طبق تحقیقاتی که صورت گرفته، ارتفاق سقف محل ارتباط مستقیمی با خلاقیت دارد. هر چه ارتقاع بیشتر باشد میزان خلاقیت شخص نیز بالاتر خواهد رفت. البته این مسئله نیز چندان در اختیار ما نیست و نیازی نیست ناامید شوید چون به خوبی میتوانید از خطای دید بهترین استفاده را نموده و با یکسری ترفندهایی ساده، سقف اتاق را طوری در ذهن خود نشان دهید که گویی ارتفاع آن خیلی زیادتر از ارتفاع واقعیاش است.
مثلا استفاده از کاغذ دیواری راه راه عمودی، میتواند یکی از این ترفندها باشد. اتاقی که با این کاغذ دیواری طرح راه راه عمودی تزئین شده باشد، از نظر چشم، دارای ارتفاع بیشتری است تا همین فضا که با یک رنگ ساده تزئین شده باشد.
راه دیگر استفاده از قفسهها یا کتابخانههای عمودی و دراز است. همچنین پنجرههایی که از سقف تا کف زمین جاسازی شدهاند نیز ترفند خوبی هستند. بعلاوه اینکه استفاده از طرحهای هنری و تصاویری که حالت عمودی دارند نیز از روشهایی هستند که میتوانید با استفاده از خاصیت خطای دید، کاری کنید که ذهنتان فکر کند سقف این اتاق بلند است.
۳– رنگ و شکل دیوارها
نظرتان در مورد فضاهای جنبی یا افزودنی چیست؟ مثلا ایجاد حفرههایی در دیوارها که باعث میشود ذهن تصور کند این دیوار دارای عمق است؟ اگر چنین کاری را میتوانید، انجام دهید حتما انجام دهید. عامل دیگر نیز رنگ دیوارهاست. رنگ دیوارهای یک اتاق بسیار بسیار مهم است. رنگهای گرم مانند نارنجی یا قرمز و زرد، باعث میشوند که فضا کوچکتر از آنچه هست به نظر برسد و برعکس رنگهایی مثل آبی یا سبز، فضا را بزرگتر جلوه میدهند.
همچنین تحقیقاتی متعددی صورت گرفته و مشخص شده است که نگاه کردن به رنگهای سبز و آبی به خلاقیت و حل مسئله در فرد کمک میکنند البته این تحقیقات در فضای سه بعدی اتاق صورت نگرفته بلکه از طریق صفحه اسکرین کامپیوتر صورت گرفته.
۴– دکوراسیون و استفاده از کارهای هنری
به طور قطع تا کنون معلوم شده که ذهن انسان به اشیاء واکنش نشان میدهد. پس به دور از عقل نیست اگر فضای اتاق یا محل کار خودتان را با اشیاء هنری خاصی تزیین کنید که دارای عمق میدان هستند تا با نگاه کردن به آنها، دورتر از آنچه که هستند به نظر برسند.
همچنین تزئین اتاق با عکسهایی از مکانهای عجیب غریب دنیا. یا تزئئین اتاق با کارهای هنری متعلق به سایر کشورهای دنیا و یا حتی اشیاء ساده که یادآور خاطرات شما در سفرهایی که رفتهاید هستند باعث سفر ذهن شما به همان مناطق دور دست شده و این امر به خلاقیت شما کمک میکند.
تاثیر عواطف انسانی بر تعیین نحوه طراحی داخلی
طراحی داخلی و دکوراسیون یک پدیده ساخته دست انسان است و به عنوان یک پروژه از آن یاد می شود و نه یک فرآیند که خود به خود و بصورت اتوماتیک صورت می گیرد. پس نقش اصلی برای طراحی را افراد ایفا می کنند و از آنجا که دکوراسیون و طراحی داخلی به اشکال مختلف انجام می شود و یک امر سلیقه ای است، می توان با قطع یقین گفت دکوراسیون و طراحی داخلی یک پروژه متاثر از عواطف انسانی است. برای مثال ساکنین یک خانه تعیین کننده رنگ وسایل، دیوار، کف و سقف هستند. اما اگر عمیقا به این موضوع نگاه کنیم، می بینیم که انتخاب رنگ از احساسات افراد سرچشمه می گیرد.
برای روشن شدن این مبحث می توان به سوال دیگری اکتفا کرد؛ اگر افراد به طبیعت و جلوه های آن علاقه زیادی داشته باشند مطمئنا نسبت به رنگ های سبز واکنش دیگری نشان می دهند. همینطور در نورپردازی نیز طور دیگری عمل می کنند. علاقه به طبیعت افراد را برای استفاده از نور طبیعی راغب تر می کند. ساختن پنجره های آفتابگیر متعدد، استفاده از پرده های رنگ روشن و … همگی خبر از یک حس درونی می دهد. بنابراین با قطع یقین می توان از تاثیر احساسات و عواطف انسانی و به طور کلی روانشناسی بر طراحی داخلی سخن گفت.
طراحی داخلی و تاثیر آن بر روانشناسی
1-رنگ
از نظر روانشناسی تاثیرات رنگها همواره اثبات شده و در ردیف موضوعات مسلم و قطعی قرار گرفته است. هر چند ممکن است یک رنگ در همه افراد تاثیر یکسان نداشته باشد، اما اثرگذاری آن نیز یک امر یقینی است. برای مثال:
رنگ آبی: این نوع رنگ به نوعی تداعی کننده آرامش است و در گذشته های دور و در دوران ایران، چین و هند باستان از این رنگ برای کاهش درد و تسکین بیماری استفاده می شد.
رنگ قرمز: قرمز در ردیف رنگ های گرم محسوب می شود. اگر دکوراسیون داخلی کشور هند را نگاه کنیم متوجه می شویم که رنگ قرمز بیشتر استفاده می شود. زیرا شور و حرارت بیشتری دارد. اثبات این حرف را می توان در مزاج هندی ها مشاهده کرد. عموما مردم این کشور از غذاها و ادویه های تند استفاده می کنند و در کنار آن رنگ قرمز نیز بیشترین کاربرد را دارد.
رنگ سبز: سبز رنگ طبیعت است و عموما برای ایجاد حس آرامش از آن استفاده می شود. رنگ سبز انواع مختلفی دارد که هر یک نیز خصوصیات ویژه خود را دارند. نوعی از رنگ سبز برای مکانهای مذهبی استفاده می شود و به همین دلیل وجود آن در هر مکان دیگری، تداعی کننده احساسات مذهبی است.
رنگ زرد: این رنگ بیشتر برای تحریک اعصاب هیجان کاربرد دارد.
رنگ نارنجی: این نوع رنگ انرژی زا و اشتها آور است و می تواند برای اتاقهای پذیرایی استفاده شود.
رنگ سیاه: این رنگ بیانگر اقتدار است. در صورتی که این رنگ به طور کامل استفاده شود، غم و اندوه را به بیننده الغا می کند.
2-چیدمان
در کنار رنگ ها، چیدمان و نحوه قرار گرفتن وسایل نیز می تواند بر ساکنین خانه یا محیط کار تاثیرگذار باشد. برای مثال زمانی که یک فضا متشکل از وسایل بزرگ باشد، بیانگر روحیه بلند پروازی است. وسایل یک محیط باید متناسب با مساحت انتخاب شوند. در عین حال نحوه قرار گرفتن آنها، نظم و ترتیب و سادگی نیز عامل دیگری است که بر روحیه افراد تاثیرگذار می باشد. در صورتی که چیدمان به شکل شلوغ و درهم باشد، روحیه افراد نیز مشوش می شود.
3-نورپردازی
نورها نیز فاکتور دیگری در تعیین طراحی داخلی هستند. بنابراین تاثر آن در روانشناسی غیرقابل انکار است. نورها به دو دسته طبیعی و مصنوعی تقسیم می شوند. نورهای طبیعی از طریق پنجره ها وارد فضای داخلی و نورهای مصنوعی از طریق جریان الکتریسته ساخته می شوند. نورهای طبیعی آرامش بیشتری را در افراد ایجاد می کنند. در حالی که نورهای مصنوعی و ساختگی در عین زیبایی بیانگر نوعی زندگی شهری، قطع ارتباط با دنیای طبیعت و یک محیط بسته که فرد را در یک فضا محدود کرده است.